AbiDic.com
  • دیکشنری

تعیین کردن تعیین

ta’yin, ~ kardan


english

1 Law:: appoint, ~ing, ~ment; fix, ~ing; specify, ~ing; determine, determination; prescription; nominate, nominating, nomination; liquidate (ie assess the amount of debt or damage); verify (ie the truth of sth)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تعیین مجازات
تعیین مشتری واجد شرایط
تعیین موقعیت زمانی بازار
تعیین میزان اعتبار
تعیین میزان اهمیت این تصمیم مشکل است
تعیین نامزد
تعیین نسب
تعیین هزینه عملیات
تعیین هویت
تعیین و مطالبه مالیات متعلقه
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
تعیین وقت کردن
تعیین وکیل
تعیین کارشناس
تعیین کردن
تعیین کردن تعیین
تعیین کردن ارزش
تعیین کننده
تغ تغ کردن
تغابن
تغار
تغافل کردن
تغافلی
تغذی
تغذیه
تغذیه ای
تغذیه با بطری
تغذیه پستانی
تغذیه تام وریدی
تغذیه جامعه

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط